بررسی نقدهای مایکل ساندل و رابرت نوزیک برناسازگاری اصل تفاوت و فردگراییدر نظر جان راولز

Authors

اکرم نوری زاده

یوسف شاقول

abstract

این مقاله برآن است تا این نقد ساندل را بررسی نماید که این مقدمه اصل تفاوت راولز در توزیع دارایی ها، که هیچ کسی مستحق و مالک حقیقی داشته هایش نیست و بنابراین دارایی های هر فرد، باید بعنوان دارایی های عمومی تلقی گردد که همه در سودهای آن سهیم باشند، مستلزم برداشتی جماعت گرایانه از “خود”،( self) به عنوان مالکی که گسترده تر از مالک فردی است و می توان آن را“خود” جماعتی خواند، می باشد، که این تلقی از خود و مالکیت، با فرد گرایی و لیبرالیسم وظیفه گرایانه(ontological liberalism) راولز در تعارض است.  رابرت نوزیک اصل تفاوت راولز را بدین صورت نقد می نماید که اصل تفاوت و بازتوزیع دارایی ها، مستلزم گرفتن مالیات از ثروتمندان برای کمک به فقرا است و این باعث بهره برداری از حاصل زحمت ثروتمندان و به بردگی گرفتن آنها است و با آزادی فردی لیبرالیسم در تعارض است. مولف این مقاله بر آن است تا از طریق تحلیل و ارزیابی این دو نقد، ویژگی ها و قابلیت های اصل تفاوت در نظریه عدالت راولز را روشن تر سازد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی نقدهای مایکل ساندل و رابرت نوزیک بر ناسازگاری اصل تفاوت و فردگرایی در نظر جان راولز

در این مقاله بر آنم تا نقد ساندل بر مقدمۀ اصل تفاوت راولز در توزیع دارایی‌ها را بررسی کنم. بر اساس این مقدمه، هیچ کسی مستحق و مالک حقیقی داشته‌هایش نیست و بنابراین دارایی‌های هر فرد باید دارایی‌های عمومی تلقی شود و همه در سودهای آن سهیم باشند و این مستلزم برداشتی جماعت‌گرایانه از «خود» به مثابۀ مالکی است که گسترده‌تر از مالک فردی است و می‌توان آن را «خود» جماعتی خواند. این تلقی از خود و مالکیت ...

full text

بررسی نقدهای مایکل ساندل و رابرت نوزیک بر ناسازگاری اصل تفاوت و فردگرایی در نظر جان راولز

در این مقاله بر آنم تا نقد ساندل بر مقدمۀ اصل تفاوت راولز در توزیع دارایی ها را بررسی کنم. بر اساس این مقدمه، هیچ کسی مستحق و مالک حقیقی داشته هایش نیست و بنابراین دارایی های هر فرد باید دارایی های عمومی تلقی شود و همه در سودهای آن سهیم باشند و این مستلزم برداشتی جماعت گرایانه از «خود» به مثابۀ مالکی است که گسترده تر از مالک فردی است و می توان آن را «خود» جماعتی خواند. این تلقی از خود و مالکیت ...

full text

عدالت‌سیاسی در اندیشه آیت الله جوادی آملی و جان راولز

عدالت عنصری راهبردی است که همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است، می­توان گفت که برداشت از این مفهوم و توجه به ریشه عدالت در همه بخش­های خود وجه تمایز مکاتب فکری اندیشمندان در حوزه علوم مختلف بوده است. این تمایزات به دلیل نوع جهان­‌بینی و انسان...

full text

جان راولز و روش تعادل اندیشه‌ورزانه در اخلاق

نلسون گودمن در بحث از معضل قدیمی استقرا به مطلبی اشاره می‌کند که بعدها جان راولز آن را روش تعادل اندیشه‌ورزانه نامید و آن را به منظور استنتاج نظریه عدالت در حوزه فلسفه سیاسی به کار بست. وی مدعی بود در یک جامعه لیبرال، گزینش یک اصل خاص در باب عدالت، مستلزم ترجیحی تحکمی خواهد بود. برای حل این معضل، راولز وضع اولیه‌ای را فرض می‌گیرد که از طریق آن افراد درخصوص اصول هنجاری عدالت به توافق می‌رسند. از...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
غرب شناسی بنیادی

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2383-0581

volume 6

issue 1 2015

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023